English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (8779 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
safety locking devices U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
safety locking device U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
locking U قفل
locking U قفل شدنی
locking U قفل شدگی
self locking U قفل شونده بطور خود کار
locking screw U پیچ پشت گیر
locking mechanism U مسدودکنندگی
locking bolt U پیچ مسدودکننده
locking action U اثر سدکنندگی
locking a disk U قفل کردن یک دیسک
locking pin U پین مسدودکننده
file locking U قفل کردن فایل
locking wire U سیم ایمنی
locking wire U سیم بست
wire locking U بستن تعدادی مهره یا پیچ به یکدیگر توسط سیم ایمنی برای جلوگیری از شل شدن انها
locking ring U حلقهقفلکننده
locking button U دکمهقفل
locking lever U سطحقفل
locking device U ابزار
table-locking clamp U گیرهقفلصفحه
blade locking bolt U توپکقفللبه
screw locking nut U مهرهقفلپیچ
levelling head locking knob U دکمهقفلسرترازیاب
devices U برنامه یا تابعی که مدیریت وسیله ورودی / خروجی یا جانبی را بر عهده دارد
devices U کنترل وسیله با حروف مختلف یاترکیب خاص آنها برای دستور دادن به وسیله
devices U فضایی در حافظه که توسط یک وسیله مشخص گرفته شده است . CPU میتواند با قرار دادن دستورات در این محل وسیله را کنترل کند
devices U یک بیت درکلمه وضعیت وسیله برای بیان وضعیت وسیله
devices U حیله
devices U الت
devices U دستگاه اسباب وسیله
devices U تجهیزات
devices U اپارات
devices U فزاره
devices U وسیله جانبی
devices U که برای ورود و خروج داده یا پردازنده به کار می رود
devices U وسیلهای مثل صفحه تصویر یا چاپگر که اجازه نمایش اطلاعات میدهد
devices U روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices U کد مخصوص ارسال شده به وسیلهای برای مشخص کردن انجام یک سری توابع خاص
devices U کلمه داده ارسالی از وسیلهای که حاوی اطلاعاتی درباره وضعیت فعلی اش است
devices U اهمیت وسیله جانبی نصب شده توسط کاربر یا کامپیوتر مرکزی که روشی که CPU یک سیگنال وقفه آن را دریافت میکند بیان کرده است
devices U لیستی از تقاضاهای کاربران یا برنامه ها برای استفاده از یک وسیله
devices U CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
devices U کلمه اختصار بیان کننده یک پورت یا وسیله ورودی / خروجی مثل COM برای پورتهای سری
devices U مشخصه یکتا و کد انتخاب شده برای هر وسیله جانبی
devices U PRN برای پورت چاپگر
devices U ماشین یا وسیله کارا
devices U چاشنی
devices U خارضامن
devices U دستگاه
devices U ضامن
devices U شیوه
devices U تمهید
devices U اختراع
devices U شعار دستگاه
devices U عامل
devices U وسیله
devices U ابزار
devices U اسباب
clustered devices U دستگاههای گروهی
communication devices U ماشینمرتبط
input devices U ابزارخروجی
output devices U شیوههایتولید
photoelectric devices U دستگاههای فتوالکتریکی
self synchronous devices U دستگاههای همگرد
thermal devices U ابزارهای حرارتی
labor saving devices U ابزارهای کاراندوز
selsyn devices synchro U دستگاههای همگرد
data storage devices U ابزارذخیرهاطلاعات
overall safety U ایمنی کامل
right safety U مهرهمحافظراست
safety U امنیت
safety U امنیت محفوفیت
safety U سلامت
safety U اطمینان
safety U ایمنی
safety U اعطای دو امتیاز به تیم مدافع به خاطر عقب نشینی عمدی تیم مهاجم
safety U بازی بیلیارد دفاعی که گویها را در جای نامناسبی برای حریف باقی می گذاردضامن تفنگ
safety U بی خطری
safety U برقرار کردن تامین
safety U به ضامن کردن ضامن
safety U نجات
safety U تامین
safety stock U موجودی ذخیره انبار
safety zone U بلندی وسط خیابان مخصوص عابرین
left safety U مهرهمفمنچپ
weak safety U جلوگیری درزمین مهاجم درجبهه او
right safety back U مهرهمحافظعقبیراست
failure safety U [توانایی یک وسیله برای کارکردن بسیار موثر و بدون خطا]
safety trap U تله ایمنی
safety stop U ضامن اسلحه گیره ضامن
safety stop U ترمز خطر
safety stock U موجودی تضمینی
safety stakes U دستکهای تامین
safety regulations U ایین نامه جلوگیری از خطر
safety razor U تیغ خود تراش
safety precaution U پیش بینیهای احتیاطی
safety post U پایه ایمنی
safety valve U دریچه اطمینان
troop safety U حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
troop safety U تامین عده ها
strong safety U مدافع ایمنی در سمت قوی خط تهاجم حریف
ship safety U سلامت کشتی
failure safety U ایمنی در برابر خرابی
safety wire U سیم ایمنی
safety wire U اشبیل ضامن
safety wire U سیم ضامن
safety valve U پاس کوتاه به مدافع وقتی دریافت کنندگان دیگر بوسیله حریف مهار شده اند
safety plug U پولک اطمینان
safety tank U منبعامنیت
safety tether U احتیاجاتامنیتی
safety thermostat U ترموساتامنیتی
safety thong U تسمهامنیتی
safety interlocks U قفل های ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
safety catch U ضامنتفنگ
safety interlock U قفل ایمنی [تکنیک و تکنولوژی]
reasons of safety U دلایل امنیتی
for reasons of safety U به خاطر دلایل امنیتی
safety scissors U قیچیناخنگیر
safety rail U سپرامنیتی
safety area U مهرهایپشتدست
safety binding U نوارامنیت
safety boot U چکمهیایمنی
safety cage U قفسهبازی
safety cap U کلاهکامنیتی
safety chain U زنجیرهامنیت
failure safety U قابلیت اطمینان
failure safety U قابلیت اعتماد
safety earmuff U گوشپرشامنیتی
safety goggles U عینکایمنی
safety handle U دستهایمنی
safety pad U تشکنجات
safety mechanism U ساز و کار ایمنی
safety officer U افسر تامین یکان
safety device U دستگاه ضامن
factor of safety U عامل اطمینان
factor of safety U سازه ابیمی
factor of safety U ضریب تامین ضریب اطمینان
factor of safety U عامل تامین
factor of safety U ضریب اطمینان
safety boat U قایق نجات
flame safety U ایمنی در مقابل شعله اتش
free safety U مدافع در منطقه ضعف
safety card U کارت تامین اتشبار
safety card U کارت تامین جنگ افزار
safety bolt U تفنگ ضامن دار
safety bolt U ضامن
safety biltz U حمله با روش استفاده ازبازیگر بالا
put on safety U روی ضامن گذاشتن
put on safety U به ضامن کردن
i provided for his safety U وسائل سلامت او را فراهم کردم
coefficient of safety U ضریب اطمینان
can one pass it with safety? U ایا میتوان بیخطر ازانجاگذرنمود
angle of safety U زاویه تامین گلوله
safety belt U کمربند اطمینان
safety belt U کمربند ایمنی
safety pins U خار ضامن میله ضامن
safety pins U اشبیل ضامن
safety pin U خار ضامن میله ضامن
safety pin U اشبیل ضامن
safety-valves U دریچه اطمینان
safety-valve U دریچه اطمینان
safety belt U کمربند نجات
safety belt U کمربند رکاب
angle of safety U زاویه امنیت
safety net U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety belts U کمربند رکاب
safety belts U کمربند نجات
safety belts U کمربند اطمینان
safety belts U کمربند ایمنی
safety nets U وسیله سخت افزاری یا نرم افزاری که فایل ها وسیستم را از خطاهای موجود در صورت خرابی سیستم محافظت میکند
safety motive U انگیزه ایمنی
safety lamp U چراغ بی خطر معدن ذغال سنگ
safety island U سکوی وسط خیابان برای ایستادن پیاده رو
safety hook U قلاب اطمینان
safety hazard U مخاطره ایمنی
safety glasses U عینک ایمنی
safety glass U شیشه اطمینان
safety glass U شیشه نشکن
safety lock U ضامن اسلحه
safety lamp U فانوس
safety lamp U چراغ اطمینان
safety lamp U چراغ ایمنی
safety match U کبریت بی خطر
safety lock U چفت ضامن سلاح
safety lock U قفل ضامن
safety lock U قفل بی خطر مخصوص حفظ محلی از خطر دستبرد
safety limit U حد تامین
safety lever U دستگیره ضامن
safety lever U اهرم ضامن
safety lanes U مسیرهای امن دریایی
safety glass U شیشه بی خطراتومبیل
safety glass U شیشه ایمنی
safety fence U جانپناه کنار راه
safety factor U عامل تامین
safety fence U جانپناه
safety fork U دوشاخه امنیت
safety factor U ضریب تامین
safety fork U گیره ضامن
safety fuse U فیوز
safety fuse U فیوز اطمینان
Recent search history Forum search
1Potential
1filter-based devices
0bteimoor@yahoo.com لطفا این پاراگراف رو برام ترجمه کنین
0device tree blob
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com